اردیبهشت ۲۵, ۱۴۰۱

داستان کودکانه اول مامابیبی؛ فیلی و حمام کردن

فیلی میره به حمام! یه روزی از روزای خدا، مامان فیلی تصمیم داشت فیلی کوچولو رو به حمام ببره. مامان در حالی که داشت وسایل لازم […]
خرداد ۴, ۱۴۰۱

داستان کودکانه دوم مامابیبی؛ فیلی و خواب

ستاره‌های مهربون، قرمز و زرد و صورتی، بازی کنون تو آسمون، می‌خندیدن هی الکی! یه ستاره‌ی کوچولو، دروغ نگم مثل هلو، با رنگ ناز صورتی، چشمک […]